عاشقانه های ما

از روزانه های زندگی مشترکم مینویسم

عاشقانه های ما

از روزانه های زندگی مشترکم مینویسم

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

سلام به همه  اونایی که به وبم. سر میزنن

خیلی وقته میخواستم خاطراتمو ثبت کنم ولی فرصتش پیش نمیومد تا الان که بالاخره قسمت شد.

اینجا از روزمرگی هام مینویسم و اتفاق های زندگیم در گذر زمان مینویسم تا بمونه واسه اینده و شاید هم برسه به دست بچه هام.

من نویسنده ی خوبی نیستم هم جمله بندی هم املا ممکنه اشتباه زیاد ببینید به بزرگواری خودتون ببخشید .

درباره ما (منو میثم) هرچی میخوایین بدونید تو لینکای بالا هست 

اگه سوالی از ما داشتین تو صندلی داغ بپرسید 

و از دوستانی لطف میکنن و میخوان رمز بدهند لطفا تو لینک مربوطه بالا نظر بزارن 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۵
nasim

سلام خدا جونم

امروز پر از حسای خوبم و از این که الان در این موقییت هستم خیلی خوشحالم

خوشحالم که در جهت ارزوهام حرکت میکنم. و مسیر زندگیم جوری است که به لطف خدا و تلاش و پشتکار میتونم ویقین دارم میتونم اون زندگی که میخوام برای خودم بسازم.امروز با خوندن وبلاگ دوستم امی سرشار از حس خوب شدم.

الان کدارم مینویسم تو شرکت هستم .میثم هم سر کاره.


خدایا شکررررررررررررررت .خدایا بخاطر داشتنت به خودم میبالم


میثمم بینهایت دوست دارم
.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۵
nasim
بعد از مدت ها امروز عشقم کشید بیام اینجارو اپ کنم .

باورم نمیشه به این سرعت گذشت و من و تو الان حدودا 5 ماه زن و شوهر شدیم و اینده مون و با هم میسازیم .
من از 30 دی 94 شاغل شدم و اومدم شرکت علی(داداشم) و حسابدار شدم. ان شاالله میخوام نرم افزار تکلا و اتوکد یاد بگیرم هم رزومه بشه هم حقوقم بره بالاتر .میثم هم توی کارخونه اسکلت مسول انبار شده البته تا قبل سربازی .1 اردیبهشت 95 هم میثم باید بره اموزشی .معلوم نیس کجا بیوفته.
اووف دیگه تحمل ندارم میخوام زودتر برم .خداجونم تو که تا حالا هرچی خواستم بهم دادی مطمعنم اینم بهم میدی خودت کارامو راست و ریس کن کن .

قرار بر این شده میثم توی سربازی زبان بخونه ایلتس امتحان بده و مقاله هم باید منتظر باشیم .خدا کنه مقاله قبول بشه .

ایشالا بعد سربازی باید میثم ایلتس داشته باشه و مقاله هم ثبت شده باشه یعنی این دو کار باید حتما انجام شه اگه خدا بخواد .
منم باید زبانمو تقویت کنم .

خداجونم خییلی دوست دارم
خیلی دوست دارم میثمم
داداشی خیلی ممنوم که همیشه هوامو داری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۳۷
nasim

تاریخ دفاع میثم معلوم شد ۱۶ شهریور. یه کم از دغدغه هامون کمتر شد. تا ده روز دیگه تمام کارامون که شامل دفاع گواهینامه کارای فارغ التحصیلی میثم حل میشه فقط میمونه سربازی . که اونم اگه خدا خواد امریه شه خوب میشه .   من واسه ۲۲ ام بلیط دارم و ان شالله ۲۳ ام پیش میثمم هستم و این جدایی ها براهمیشه پایان میپذیرد


امروز عجیب یاد یکی استادام افتادم به نام محمدی نژاد. واقعا استاد معرکه ای بود خدا همیشه همراهش باشه.میخواهم ایمیلشو پیدا کنم یه تشکر کنم ازش و احساساتمو بهش بگم البته بی نام و نشان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۸
nasim

مامانم ،مامان مهربونم اینقد نگران نباش اینقد جوش نزن.میدونم با اینکه مادر نشدم میدونم سخته . امروز داداشم گفت میخواد تا یکی دوماه دیگه از بالا بره مامانم تا اینو شنید انگار اب یخ ریخته باشن روش بیحال شد.قبلا هم داداشم اینا چند بار میخواستن برن مامان بابام نزاشتن.البته حق دارن میخوان برن مستاجری.مامان ها میدونین چقد پسراشونو دوست دارن حالا اگه تک پسر هم باشن دیگه بدتر!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۳۸
nasim


یکی از مهمترین اهداف زندگیمون از زمان عقدمون تا ۵ سال اینده انشالا پروسه رفتن برای درس میثم و اگه بشه مهاجرت است .تو این پروسه ۶ ساله چند کار مهم و اصلی داشتیم و داریم که باید به پایان برسونیم .کارایی که از یه سال پیش انجام دادیم اول تموم شدن درس من است بعد درس میثم که اگه خدا بخواد تا ۱۵ شهریور تمومه وتا پایان شهریور درگیر کارای فارغ التحصیلی ، و گواهینامه است و این کارا قطعی تموم میشه میمونه سربازی که انشالله اونم تا پایان شهریور مشخص میشه انشالله که امریه جور میشه و خیلی خوب پیش میره اگه اینطور بشه.و از همه مهم تر که میثمم براش خیلی تلاش کرد مقاله اش هست که کاراش به پایان رسیده و فقط باید بفرستش .ان شالله چاپ بشه پروسه رفتنمون ممکنه جلوتر بیوفته .اخر شهریور هم میثمم میاد ک ومیره همراه داداشم تو شرکتش تا پایان سربازی . خدایا تا الان که بهترین شکل هوامونو داشتی تا اخرش هم دستمونو بگیر . 

از فردا میخوام برم باشگاه بدنسازی .میخوام از ۴۴کیلو۶۰۰ برسم به ۵۵ کیلو .یعنی چیزی حدود ۹ کیلو افزایش وزن .راه سختی در پیش دارم ولی از فردا عملیش میکنم خسته شدم از بس که دور و بریام منو همش به لاغری مثال میزدن! باید چاق بشم حتما میشم.راسی فردا صب مغازه هم باید برم دنبال کارای اینترنت هم باید برم .فعلا بای

تاریخ نوشت:۳۱-۶-۹۴ ساعت : ۱:۱۹ 


----

الان دو سه روز از نوشته های بالا میگذره و باشگاه اسم نوشتم اینترنت هم وصل کردم و میثم هم مقاله اش رو واسه استادش فرستاده پایان نامه اش هم فرستاده اژ پاسان نامه اش خیلی راضی بوده مقاله اش رو هنوز نخونده . تاریخ دفاع میثمم ۱۵ شهریور شده. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۵
nasim

نمیدونم چطوری باید شروع کنم به نوشتن از چی بگم چطور بنویسم !الان که مینویسم من شهر خودمونم میثم شهر خودشون داره کارای دفاعشو میکنه ایشالا اگه خدا بخواد ۱۴ ۱۵ شهریور دفاع میکنه و بعد دوسه روز دنبال کارای فارغ التحصیلی بعد میاد ک برای سربازی و اکه خدا بخواد امریه ان شالله .تا اخر شهریور ایشالا کارتمون سروسامون میگیره میفهمیم باید چکار کنیم و تکلیف درس و سربازی میثمم که مهمترین دغدغه مونه مشخص میشه. پایان نامه اش تکمیل شده الان درگیر مقاله اش است . چند روز پیش رفت پیش استادش نتایج کاراشو نشون داد استاد خیلی خوشش اومد و قول صد درصدی چاپ مقاله اش رو تو معتبر ترین ژورنال مربوط به رشته اش رو داد.و گفت که کاری که تو کردی تو دنیا تکه و هیچ کی تا الان این نتایج رو ندست نیاورده.ماهم بسی خوشحال شدیم . خدا میداند شاید این اولین قدم باشه برای مهاجرت . خدایا شکرت خدایا بخاطر همه چی شکرت .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۴۶
nasim

میثم جانم همسر عزیزم این نامه واسه توست میثم از روزی که با تو اشنا شدم از همون چهار سال پیش تو یه بار هم حتی یک بار باهام بد رفتاری نکردی یک بار هم قلبمو نشکستی یکبار هم بهم از گل کمتر نگفتی تا الان که یک ساله شدم زنت شدم شریک زندگیت.

خدایا نمیدونم میثم پاداش کدوم کار خوبم بود یا چطور اینطور لطفی بهم کردی با اینکه این همه بدم. خدایا خدای مهربونم تا همیشه سپاسگذارتم بخاطر این نعمت بخاطر وجود این مرد تو زندگیم. 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۲
nasim

خدا خونم امشب شب ارزوها میخوام چند تا دعا کنم  ایشالا به امید خودت شک ندارم به همشون میرسم.


۱- سلامتی همه عزیزانم  خانواده خودمو شوهری

۲-امریه میثم جور بشه جایی که خودش دوست داره

۳-کار براش تو مس پیدا شه 

۴-مقدمات سفرمون هم محیا بشه

۵- پول حسابی گیر میثمم بیاد

۶-یک عروسی خوب تو همین سال بگیریم


امین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۰۷
nasim

الان از عروسی اومدیم.همراه الهام رفتم. عروسی پسر عمه اش. خیلی خوش نگذشت ولی بدک هم نبود. تو این دو روز که الهام پیشم بود خیلی چیزا برام تداعی شد!! فکرشم نمیکردم که هنوووووووز این طرز فکرا تو مردم وجود داشته باشه. الهام دوست عزیزم خیلی با مامانت بد حرف میزنی لهنت با مادرت خیییلی بده. تو منو یاد دوران دبیرستان خودم میندازی که چقد با مامانم بد تا میکردم اون موقع متوجه نمیشدم چطوره رفتارم .مامان مهربونم از همینجا ازت معذرت میخوام بخدا دست خودم نبود اونقد بی شعوری.منو ببخش مادر مهربونم.کاش بسه جبران کنم

اون روزارو.مامانم خیییلی شرمنده ام. 


الهام دوست عزیزم کارت خییلی بده به مادرت بیشتر توجه کن خودتم میدونی همه امید مامانت به توه و اه تو وابسته اس.


مغاز رو مرتب کریم با مهدیه تغییر دکوراسون دادیم خیلی بهتر شده .

اوووف فردا صب ساعت ۸ کلاس دارم باید بخوابم الان ولی خوابم نمیبره!


آیشالا دانشگاه زود تموم شه من راحت شم میدونم تموم شه خیییلی دلم براش تنگ میشه ولی چه کنم الان دیگه در توانم نیس بیشتر از مغازه. 


میثم هم ایشالا عکسای پروژه اش رو استادش قبول کنه حل بشه بیاد پیشم 

خیییلی دل تنگش شدم بی نهایت.


این پستم خییلی قاطی پاتی شد!



برای میثمم: 

خیییلی دوست دارم عشقم.امشب خیییلی بخاطر داشتنت خوشحال بودم.


برای خدایم: 

خیلیی دوست دارم خدا جونم .هنوزم نمیدونم بخاطر چه کار خوبی که کردم اینقد بهم لطف داری خییلی وقتا پیش خودم میگم خدایا من لیاقت اینقد لطف رو ندارم ..

شرمنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۱۴
nasim

مادرم خیلی خیلی دوست دارم !

 تو نمونه یه انسان فداکار و با استقامتی هستی برام.

مادر عزیزم بد خلقی ها و بد رفتاری های منو ببخش. امیدوارم بتونم یه روزی یه کوچولو از زحمتایی که برام کشیدی رو جبران کنم. مادرم زحمتایی که تو برای ما کشیدی حداقل توی فامیل میدونم کسی نکشیده برای بچه هاش.حتی خاله ههم اعتراف کرد که قدر مامانتونو بدونین مادر خیلی خوبی دارین قدرشو بدونین. مادرم عزیز تر از جونم من هیچ وقت نتونستم تورو اونطوری که میخواهی خوشحالت کنم.ایشالا از الان به بعد لیاقتشو خدا بهم بده! 


مامان جونم بینهایت دوست دارم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۰۴
nasim