منو عشقم به طور تصادفی باهم اشناشدیم.هم دانشگاهی بودیم از دوشهر متفاوت و دور از هم.اولش فکر نمیکردیم اینقد عاشق هم بشیم ولی شدیم.و میخوایم تا اخرعمرمون کنار هم باشیم.در حال حاضر عقد کردیم با همه ی مخالفت هایی که کردن هم خانواده من هم خانواده میثم و ما جلو همه ی مخالفت های اونها ایستادیم.الان هم از کامون راضی هستیم.قرار است بعد ازدواج هم توی یک شهر وبعد هم توی یک کشور دیکه جدا و دور ازخانوادهامون زندگی کنیم.جایی که عاشقانه هامون دور از چشم همه ی ادمای اطرافمون برای خودمون باشه
مهم ترین تاریخ های زندگیم:
ღتولدمن:70.7.2
ღتولدعشقم:69.10.15
ღتاریخ اشنایی:90.10.12
اღولین دیدار:90.10.13
ღیک روز بیاد ماندنی92.10.4
ღروز اثیات عشق92.11.14
ღ حرکت به سوی مشهد10.6.93
ღ اولین حضور در خانه میثم اینا93.6.11
ღ خرید عقد93.6.12و93.6.13
ღروز به هم رسیدنمون (عقد) 93.6.20